محمدجواد رئیسی کارگردان مستند «سددرسد» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند در گفتگو با خبرنگار زردیس، درباره آن توضیح داد: این مستند روایتی از حواشی و مافیای کنکور است که دو سال پیش آن را ساختیم. کنکور همواره جزو دغدغههای مسئولان آموزش و پرورش و مسئولان آموزش عالی بوده است و حرفوحدیثهای زیادی هم درباره آن مطرح بوده است. کمااینکه سالها بحث بر سر این بود که کنکور بهطور کامل حذف شود و یا تغییر ساختار دهد. ما در این فیلم تلاش خود را کردیم تا در حد توان به این پرسش پاسخ دهیم که آیا امکان دارد که کنکور بهطور کامل حذف شود؟ و اگر قرار است همچنان باقی بماند با چه ساختاری باید درباره آن قضاوت داشته باشیم.
این مستندساز ادامه داد: ما بالاخره برای ورود افراد به سیستم دانشگاهی خود باید مکانیزمی داشته باشیم تا توانایی افراد و شرایطشان مورد بررسی قرار بگیرد. اگر مکانیزمی وجود نداشته باشد، بازهم شاهد رانت و فسادی خواهیم و شرایط به گونهای میشود که هر کس دسترسی بیشتری به مسئولان داشته باشد، راحتتر وارد دانشگاه میشود یا رشته دلخواه خود را انتخاب میکند. دانشگاههای ما بالاخره سطوح عملی متنوعی دارند، برخی سطح علمی بالاتری دارند و برخی دسترسیهای علمی بهتری به منابع آموزشی دارند. به همین دلیل وجود مکانیزمی برای آنالیز افراد ضروری است. اما مکانیزم فعلی که همه چیز در آن برمبنای یک آزمون سه ساعته تعیین میشود، همواره محل حرف و حدیثهایی بوده است. البته بخشی از مسئولان آموزشی کشور این مکانیزم را قبول دارند و معتقدند سطح توانایی هر فرد در این آزمون محک میخورد.
این حواشی با حذف کنکور اصلاح نمیشود
وی ادامه داد: جدای از این مسائل کنکور ابعاد دیگری هم دارد که شامل مسائل اجتماعی، مباحث ساختاری، مسائل اقتصادی، موارد مرتبط با هدایت تحصیلی، نظام توزیع درآمد میان رشتههای مختلف تحصیلی و مشاغل غیره میشود. این موارد بهطور مستقیم به کنکور مرتبط نیست بلکه به ساختار آموزشی کشور مربوط است. اما اگر بخواهیم درباره ساختار کنکور صحبت کنیم، برخی کارشناسان معتقدند که باید این موارد را هم مدنظر داشته باشیم. اینکه طیف گستردهای از افراد برای رشته پزشکی صف میکشند، ارتباطی با کنکور ندارد بلکه متأثر از نظام درآمدی مشاغل مختلف است که بسیاری را علاقمند به رشته پزشکی کرده است. در عین حال که ظرفیتهای این رشته هم محدود است. اگر کنکور هم حذف شود، شرایط در این بخش اصلاح نمیشود چراکه همچنان تقاضا در این حوزه بالا خواهد بود. این مباحث شاید خارج از بحث کنکور باشند اما اتفاقی که میافتد این است که همین مباحث حاشیههای کنکور را زیاد میکنند.
سازمان سنجش هم همواره اعلام میکند که این وعدهها کلاهبرداری است اما هر سال این موارد تکرار میشود. هستند افرادی که ادعا میکنند به سوالات دسترسی دارند و با مبالغی در حد ۴۰۰ میلیون تومان، بسته به اینکه کدام رشته و دانشگاه را مدنظر داشته باشید، اقدام به فریب افراد میکنند
رئیسی افزود: همین حواشی باعث برخی اتفاقات و سودجوییهای دیگر میشود. یک سری افراد با وعده اینکه من میتوانم بچه شما را وارد فلان دانشگاه کنم، اقدام به اخاذی و کلاهبرداری از متقاضیان میکنند و هر سال هم این موارد تکرار میشود. سازمان سنجش هم همواره اعلام میکند که این وعدهها کلاهبرداری است اما هر سال این موارد تکرار میشود. هستند افرادی که ادعا میکنند به سوالات دسترسی دارند و با مبالغی در حد ۴۰۰ میلیون تومان، بسته به اینکه کدام رشته و دانشگاه را مدنظر داشته باشید، اقدام به فریب افراد میکنند. سالهاست که این جنس افراد در حال اخاذی و سودجویی از کنکوریها هستند و مبالغی که جابهجا میکنند بسیار زیاد است. در برخی از آزمونها این مبلغ به یک میلیارد تومان هم میرسد. الزاماً هم محدود به کنکور دانشگاه نیست، مثلاً در آزمون وکالت هم برخی چنین ادعاهایی را مطرح میکنند.
کارگردان مستند «سددرسد» درباره اشاره به برخی روشهای عجیب تقلب در کنکور که در مستند به آن اشاره شده است هم گفت: یک سری باندهایی وجود دارند که ظاهر موجهی هم برای خود درست میکنند و از طریق تبلیغات و فریب مردم، مبالغی را هم از افراد دریافت میکنند. در فیلم هم نمونهای از این موارد وجود دارد که مثلاً به افراد میگویند میتوانند یک گوشی تلفن بسیار کوچک را در بدن یا لباسشان جاسازی کنند! یا هدفنی را در کفششان کار بگذارند! زمانی که این افراد وارد حوزه امتحانی میشوند، یک نفر از بیرون با آنها تماس میگیرد و سوالهایی که از یک حوزه دیگر تهیه شده است را پاسخ میدهد و پاسخها را برای فرد در حال آزمون، ارسال میکنند. این ترفندی است که برخی مدعی انجام آن هستند و برخی از آنها هم توانستند با ظاهرسازی افراد را در این مورد توجیه کنند.
وی افزود: در مستند شاهد هستیم یکی از افرادی که فریب این سیستم را خورده بود، پذیرفته بود گوشی و هدفن را در پاشنه کفش خود جاسازی کند و به داخل جلسه ببرد تا در لحظهای با یک بهانه از مراقبها فاصله بگیرد و از آن استفاده کند. سازمان سنجش همواره این ادعا را دارد که این افراد هیچگاه به نتیجه نمیرسند و من هم واقعاً نمیدانم آیا این مدل تقلبها آیا تا به امروز توانسته است کسی را وارد دانشگاه کند یا خیر؟ جواب روشنی برای این سوال پیدا نکردهایم چرا که مسئولان سازمان سنجش مدعی برخورد با این افراد و متلاشی شدن باندهای آنها هستند.
تعداد زیادی از مدعیان سوالفروشی هر سال دستگیر میشوند
وی درباره گفتگو با یکی از متهمان سوالفروشی در مستند «سددرسد» هم گفت: ما این گفتگو را بازسازی کردیم. دسترسی به متن مکتوب مصاحبه داشتیم و آن را در مستند بازسازی کردیم. واقعیت این است که هر سال این افراد دستگیر میشوند و تعدادشان هم زیاد است. بخشی از آنها توسط سازمان سنجش شناسایی میشوند و برخی هم توسط پلیس. از آنجایی که برای ساخت مستند، مصاحبه با این افراد دشوار بود، یکی از مصاحبههایی که بهصورت مکتوب به آن دسترسی داشتیم را در مستند، بازسازی کردیم.
این مستندساز درباره شکلگیری و تبلیغ برخی نگاههای منفی نسبت به کنکور و اساساً درسخواندن در سالهای اخیر توضیح داد: ما طی حدود ۲۰ سال گذشته، مسئلهای را بهصورت نانوشته تبدیل به یک قانون کردیم و آن هم اینکه هر کسی که میخواهد به موفقیت برسد، باید به دانشگاه برود. این مسئله برای بسیاری از بچهها تبدیل به یک مفروض همیشگی شده بود اما از بیرون که به ماجرا نگاه میکنیم، طیفی از افراد یا در رشته مرتبط مشغول به کار نشدهاند، یا اساساً تحصیلات دانشگاهی ندارند، بلکه سراغ مهارت و حرفهای رفتهاند و آن را یاد گرفتهاند، وضع مالیشان هم نسبت به میزان تلاششان یا خوب شده یا نشده است. در خارج از کشور هم همین است، نکتهای که ما بعدها متوجه آن شدیم.
وی افزود: ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته، تمام فکر و ذکر خانوادههای ما این بود که بچهها باید در کنکور پذیرفته شوند، اما امروز فهمیدهاند که بیش از آن، مهارت است که اهمیت دارد. فردی که مثلاً مهارت استفاده از کامپیوتر را دارد، حتی بدون تحصیلات میتواند در یک شرکت مشغول به کار شود و حقوق خوبی هم دریافت کند. این مسئلهای که بعدها بهعنوان «مدرکگرایی» به آن اشاره شد، محصول سیستم آموزشی معیوب ما بود. سیستمی که سالها به دانشآموزان و خانوادهها القا کرده بود که رمز موفقیت، قبول شدن در کنکور است. در این سیستم اگر کسی میخواست فوتبالیست شود و استعداد این حرفه را هم داشت، به دلیل قبول نشدن در کنکور سرخورده میشد و به او انگ «بیسوادی» و «بیخاصیتی» میزدند.
این مستندساز تأکید کرد: سیستم آموزشی ما شامل کتب درسی و روشهای تدریس باید بهطور کامل اصلاح شود تا به بچه بفهماند تو باید بهدنبال موفقیت باشی و برای این کار هم ابتدا استعدادت را پیدا کن و در راستای همان استعداد تلاش کن و زحمت بکش. از موضع خود عقبنشینی نکن و اگر لازم است بابت آن به دانشگاه هم برو، یا حتی سراغ حوزه علمیه و بازار برو. ولی ابتدا استعدادت را شناسایی کن. ما در سیستم آموزشی امروز این موارد را نداریم. نسخهای نوشتهایم برای ۲۰ میلیون دانشآموز و همه باید همان را بخوانند. یک معلم با یک متد مشخص هم میخواهد همه آنها را یکسال آموزش دهد. بچهها در این سیستم باید همه تلاش خود را برای ورود به دانشگاه بکنند و اگر نتوانستند سراغ کارهای دیگر بروند.