شما اینجا هستید
دین و اندیشه » ضریب نفوذ جریان قرآنی کشور کم شده است

خبرگزاری زردیس-گروه دین و آئین- سمانه نوری زاده قصری‌: در اوایل دهه پنجاه شمسی معمولاً آنچه که در دسترس و فضای شنیداری عموم مردم بود نوارهای قرآنی بود که از مرحوم استاد عبدالباسط یا استاد سعید مسلم و… وجود داشت. در شهرهای مذهبی نظیر قم و مشهد در اطراف حرم‌های مطهر افرادی بودند که نوارهای کاست را پخش می‌کردند و معمولاً صداهای ایشان شنیده می‌شد. با پیروزی انقلاب اسلامی فضای فرهنگی کشور تغییر کرد و اکثر مردم توجهشان به قرآن کریم و جلسات مذهبی جلب شد و انگیزه پیدا کردند در این فضاها حضور داشته باشند. پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی موجب تأسیس نهادها و سازمان‌هایی شد که در حوزه‌های مختلف دینی و مذهبی خصوصاً در حوزه قرآن کریم، مشغول به فعالیت شدند. خبرگزاری زردیس درصدد است با بازخوانی اهداف و ضرورت‌های تشکیل چنین نهادهایی و هم چنین بررسی توفیقات، اشکالات و کاستی‌ها در حوزه فعالیت‌های قرآنی، زمینه ساز ارتقای سطح فعالیت‌های قرآنی در کشور گردد.

یکی از نهادهایی که در حوزه مسائل قرآنی تأسیس شد، شورای عالی قرآن است. نگاه ویژه حضرت آیت الله خامنه‌ای به مقوله قرائت قرآن به عنوان یک رسانه مؤثر که ریشه در تاریخ اسلام و منابع روایی دارد و آثار و برکات آن نیز از گذشته تاکنون کاملاً مشهود است و عرضه آن از طریق رسانه ملی، موجب اثرگذاری چند برابری این هنر اسلامی در کشورمان شد. بر همین اساس با دستور رهبر معظم انقلاب، شورای عالی قرآن در سال ۱۳۷۰ تأسیس شد. رهبر معظم انقلاب در حکم تأسیس این شورا خاطرنشان کرده‌اند: «…با توجه به اهمیت قرآن مجید و نقش حیات‌بخش کلام الهی در جامعه اسلامی و نظر به لزوم پخش قرائت صحیح و دلنشین قرآن و سایر نغمات الهی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و به منظور سیاست‌گذاری، نظارت، هدایت و ارتقای برنامه‌های مربوط به قرائت قرآن، اذان، مناجات، ادعیه و تواشیح، هیأتی… تشکیل شده و وظایف مربوط را بر عهده گیرند. لازم است ترتیبی اتخاذ شود تا کلیه دستورالعمل‌های تنظیمی این هیأت به مبادی ذی‌ربط در صدا و سیما ابلاغ گردد و امکانات مناسب جهت موفقیت آنان فراهم شود»

بخش اول این مصاحبه با قائم مقام شورای عالی قرآن به نقش این شورا در امور قرآنی کشور پرداخته شد. سرابی جریان قرآنی را دارای رشد چشمگیری دانست که این شورا با نظارت‌های خود باعث رشد و ارتقای آن شده است. وی همچنین یکی دیگر از عملکردها و نقش این شورا را جلوگیری از انحرافاتی در عرصه تلاوت قرآن بیان داشت.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش دوم گفتگوی مهر با سید علی سرابی قائم مقام شورای عالی قرآن است:

*فضای قرآنی دچار چالش‌هایی در ادغام اتحادیه‌های قرآنی بود و مسئولین در تکاپوی چگونگی این مشکل بودند. در حال حاضر که این مشکل با ادغام دو اتحادیه حل شده، اما فضای قرآنی همچنان دچار رکود است، چطور می‌توانیم این رکود را به تحرک تبدیل کنیم؟

بله البته مشکلات حقوقی ادغام حل شد و اتحادیه واحد تشکیل شد و دو اتحادیه قبلی منحل شدند و در حال تصفیه هستند. البته در دستگاه‌های مرتبط ما شاهد نوعی بی‌انگیزگی برای حمایت از اتحادیه و واگذاری و برون‌سپاری وظایف در حوزه اجرا به اتحادیه هستیم که البته بخشی از آن به یک نگاه محتاطانه برمی‌گردد، که در عموم دستگاه‌ها وجود دارد و واسپاری امور به بخش خصوصی و مردمی با احتیاط و بسیار کند انجام می‌شود. بخشی از آن هم ناشی از عدم اعتماد کامل به توان اتحادیه و ریسک‌پذیری دستگاه‌ها است. البته بخشی هم شاید از عدم انسجام کامل داخلی اتحادیه باشد که طبعاً قدرت چانه‌زنی، اتحادیه را کاهش می‌دهد. اما به هر حال بنده به آینده امیدوارم و فکر می‌کنم مشکلات به تدریج حل خواهد شد.

آن دوگانگی و دو جریان موازی در مؤسسات که بین مؤسسات منسوب به وزارت ارشاد و مؤسسات منسوب به سازمان تبلیغات اسلامی وجود داشت با سرعت خوبی دارد حل می‌شود. امیدوارم با درایت مدیران عامل و اعضای هیأت‌مدیره اتحادیه‌های استانی و هیأت‌مدیره اتحادیه کشوری این احساس که دو جریان موازی با نگرش‌های متفاوت در اتحادیه وجود دارد، و هر جریان بسته به قدرتی که در اتحادیه دارد، سعی در تقویت جریان متبوع خود دارد، کم‌رنگ تر و از اذهان اعضا پاک شود. بنده الان اهتمام به این امر را در غالب اعضای هیأت‌مدیره اتحادیه کشوری حس می‌کنم و امیدوارم که این اهتمام فراگیر شود و انسجام هرچه بیشتر اتحادیه در تمام سطوح محقق شود.

*به نظر شما سیاسی بودن مدیران و مسئولان قرآنی چه اشکالاتی در فعالیت‌ها به وجود خواهد آورد؟

به نظر حقیر در نظام جمهوری اسلامی مقوله‌ی سیاست یک امر کاملاً آمیخته با مذهب و فرهنگ است و نمی‌شود اینها را از هم جدا کرد. آن چیزی که شاید دغدغه‌ی شما هم باشد سیاسی کاری است و غلبه دادن نگاه‌های سیاسی جناحی به مصالح کلی در هر مقوله‌ای هست که این امر چیز مذموم و خوبی نیست.

بالاخره یک مدیر قرآنی باید بینش سیاسی داشته باشد حتی جریانات سیاسی را بشناسد اما در تصمیم‌گیری‌ها جناحی عمل نکند. اما اینکه سیاسی کاری را در فعالیت‌هایش در انتخاب مدیران، در حمایت‌ها، غلبه دهد این امر خوبی نیست.

مثلاً در بین جریانات فرهنگی و مذهبی کشور جریاناتی هستند که نوعی انحراف در اندیشه‌های آنها وجود دارد، و اینکه یک مدیر، مخصوصاً نوع نگاه و رفتار فرهنگی این جریانات را خوب شناخته و با ظرافت‌های کارشان آشنا باشد این به نظر امر خوب و بلکه لازمی است. اما اینکه بخاطر نگاه‌های سیاسی یک فعالیت خوب قرآنی کنار گذاشته شود، مناسب نیست و فکر نمی‌کنم در دولت جدید با انگیزه‌های خوبی که در حوزه نشر ارزشهای اسلامی و قرآنی وجود دارد، چنین اتفاقی بیافتد.

*چرا فضای قرآنی کشور به خانه‌ای شبیه شده که در محدوده پرچین شده واقع است و فعالیت‌های قرآنی در خارج از این محدوده وجود ندارد و تنها عده‌ای خاص را در بر می‌گیرد در حالی که باید کلیت این فعالیت‌ها برای همه اقشار جامعه باشد؟

این یک بحث حاکمیتی کلان هست و خیلی ظریف هست حالا شما جامعه‌ی قرآنی را فرمودید ولی در دیگر عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی هم این مسئله وجود دارد. یعنی مثلاً سینمای ارزشی که بر اساس ارزش‌های انقلاب اسلامی شکل گرفته است آنها هم با چنین مشکلی مواجهه هستند و ارتباطشان با بدنه‌ی جامعه یک ارتباط پویا و اثرگذار و جریان‌ساز نیست. این امر مختص جریان قرآنی کشور نیست بلکه نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و نهادهای ذی‌ربط ضریب نفوذی که در دهه‌های گذشته داشتند این ضریب نفوذ کم شده است.

البته بنده به این موضوع ورود تخصصی ندارم اما به عنوان فعال قرآنی و فعال مردمی حس می‌کنم ما با توجه به شرایط خاص کشور در یک دهه اخیر با آن مواجه بودیم که با شدیدترین تحریم‌ها و از یک طرف تحریم‌های اقتصادی که فشار اقتصادی زیادی به مردم ما وارد کرده و مسائل معیشتی مردم به شدت دچار چالش شده و از طرف دیگر با توجه به حجم بالای تهاجم فرهنگی و سیاسی به کشور که حاکی از آن است که جبهه‌ی دشمنان مقابل انقلاب اسلامی که عمدتاً به رهبری غرب و آمریکا است مخصوصاً از نفوذ جریان فکری جمهوری اسلامی شدیداً احساس نگرانی کرده و با تمام قوا به میدان آمده‌اند، این واقعیت که به هر حال کشور را دچار یک سری چالش‌هایی کرده و به هر حال مردمی که بایستی مقاومت کنند و از این پیچ تاریخی عبور کنند، مقدار تحمل و تاب‌آوری شأن متفاوت است، قابل انکار نیست. در این میان سو مدیریت‌ها، فشار بر مردم را مضاعف کرده است که مثال‌های آن را زیاد دیده‌ایم که مجموع این عوامل فضای سیاسی اجتماعی که امروز حاکم بر جامعه است را در اثرگذاری و قدرت نفوذ جریانات انقلابی و مذهبی مثل جریان قرآنی کشور با چالش مواجه کرده است و لذا بخش مهمی از این شرایط نامطلوب ویژه‌ی جامعه‌ی قرآنی نیست.

*جامعه قرآنی چقدر توانسته جریان‌های اجتماعی را راهبری کند؟ چه میزان از این ایفای نقش به دست جامعه قرآنی رقم خورده است؟

جامعه قرآنی قطعاً نقش بسیار اثرگذاری را در هدایت جامعه به سمت ارزش‌های اسلامی و قرآنی داشته است که بر کسی پوشیده نیست، مع‌الوصف لازم است که حاکمیت و به ویژه دولت، حمایت‌های خود را از فعالان قرآنی مردمی جدی‌تر و پررنگ‌تر و به عنوان یک راهبرد مدیریتی کلان در تقویت فرهنگ انقلاب، انجام دهد.

نباید به فعالیت‌های فرهنگی که جریانات مردمی انجام می‌دهند به عنوان کار فوق برنامه و کار تبرعی نگاه کرد که اگر انجام دادند که چه خوب و اگر انجام ندادند که هیچ. نظام اسلامی حتماً باید پشتیبانی در این عرصه را جدی بگیرد و اگر حضور نظام اسلامی کمرنگ باشد، ما حتماً ضربه خواهیم خورد.

آن دوگانگی و دو جریان موازی در مؤسسات که بین مؤسسات منسوب به وزارت ارشاد و مؤسسات منسوب به سازمان تبلیغات اسلامی وجود داشت با سرعت خوبی دارد حل می‌شود

امروز در کشور جریاناتی از جوانان وجود دارند که نظام اسلامی می‌تواند با پشتیبانی از این جریانات اهداف کلان خود را جلو ببرد. بارها رهبر معظم انقلاب این صحبت‌ها را تکرار کرده‌اند، در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی حدود ده سال قبل هم این فرمایش را داشتند اما در برنامه‌ریزی‌های کلان این موضوع جدی گرفته نمی‌شود و مورد غفلت قرار می‌گیرد مشکلات مقطعی ذهن برنامه ریزان را پر می‌کند و از این ضرورت غفلت می‌کنند.

*پس از سال‌هایی که تنها یکی دو ترجمه فارسی از قرآن به چاپ می‌رسید، الان شاهد وجود ترجمه‌های متعددی از قرآن هستیم که باید زمینه ساز فهم بیشتر جوانان امروز جامعه از قرآن و ارتباط بیشتر با کلام وحی را به ارمغان بیاورد. مرکز طبع و نشر قرآن در این رابطه چه استراتژی دارد و افق پیش رویش چیست؟

مرکز طبع و نشر جمهوری اسلامی بیشتر پتانسیل و ماموریتش در خصوص متن قرآن است و البته با ظرفیت علمی و تخصصی که در مرکز داریم در عرصه ترجمه هم به صورت اثباتی فعالیت کردیم، یعنی ترجمه‌های خوب را ترویج کردیم و در قرآن هایمان از آنها استفاده می‌کنیم. ما در مرکز طبع و نشر بیش از یکصد نوع قرآن با ترجمه‌های مختلف چاپ و منتشر کردیم و این ترجمه‌ها کارشناسی شده و کم غلط هستند و مترجمین شخصیت‌های فرهیخته‌ای قلمداد می‌شوند. خودمان نیز یک ترجمه گروهی تهیه کرده‌ایم که مجموعه‌ای از اساتید در آن مشارکت داشتند و ترجمه روان و خوبی است. شرح ترجمه گونه‌ای هم برای دانش آموزان تهیه کرده‌ایم که البته هنوز منتشر نشده و فعالیت‌هایی در این باب داشته‌ایم، اما ممیزی ترجمه‌ها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت خاص در معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد انجام می‌شود و آنجا ترجمه‌هایی که برای اولین بار قرار است چاپ شوند بررسی شده و در صورت تأیید در شورای مربوطه مجوز چاپ آن صادر می‌شود.

اما در ارتباط با ترجمه‌ی قرآن کریم یک بحث مفصل تخصصی وجود دارد که به هر حال بایستی در جای خودش بحث شود. ترجمه‌هایمان از دو سه جهت قابل نقد هستند قسمت اول ادبیاتی که در ترجمه استفاده می‌شود. قرآن کریم متن ادبی بسیار فاخر است و این کتاب در قله ادبیات عربی قرار گرفته است و کسی که با زبان عربی آشنایی داشته باشد می‌فهمد قرآن در اوج یک متن فاخر عربی قرار دارد، طبیعتاً در ترجمه قرآن، باید این نکته مورد توجه قرار گیرد. یک ترجمه ساده که جذابیت ادبی برای خواننده نداشته باشد در شأن قرآن نیست و متأسفانه ترجمه‌های معدودی به این مساله توجه کرده‌اند و یا شاید توانمندی‌ها کم است. نکته دوم بحث معادل‌یابی های دقیق برای عبارات و لغات قرآن است که مهم است. آنطور که در ادبیات عرب بحثی به نام فقه اللغة داریم و موشکافی‌هایی که برای لغات در زبان عربی صورت گرفته، در معادل‌یابی های در ترجمه فارسی انجام نشده و ترجمه بعضی از لغات در ترجمه‌های مختلف، صحیح و دقیق نیست به طور مثال حتی در شایع‌ترین عبارات قرآنی، یعنی «بسم‌الله الرحمن الرحیم» معمولاً معنای دقیق و درستی از رحمن و رحیم بیان نشده است.

دوم اینکه ماهیت ترجمه قرآن کار بسیار سختی است، لذا بعضی از مفسران و متخصصان قائل به این هستند که قرآن اصلاً ترجمه پذیر نیست و نمی‌شود قرآن را ترجمه دقیق کرد. کار ترجمه گاهی بسیار از تفسیر سخت‌تر است. در تفسیر برای توضیح و تشریح مراد آیات، دست باز است و می‌توان با شرح و توضیح بالاخره مفهوم را به خواننده منتقل کرد. اما در ترجمه چنین نیست و باید با متن پیش رفت. فهم مراد خداوند از آیه در ترجمه سخت است. فهم زبان مبدا و برگردان آن به فارسی کار سختی است که بسیاری از ترجمه‌ها در این قضیه مشکل دارند. ما پروژه‌ی مشترکی را با معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشخص کردیم، البته هنوز این پروژه تبدیل به یک تفاهم نامه و قرارداد مشخص نشده اما در قالب این پروژه قرار است که روی این سه محوری که عرض کردم کار تخصصی شود تا به رشد ترجمه‌ها و دقیق‌تر شدن و جذاب‌تر شدن آنها بیانجامد.

*نظر شما در خصوص برنامه‌های قرآنی ارائه شده از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم چیست؟ مثلاً در مورد آمار و چشم‌انداز توسعه مؤسسات قرآنی در سال ۱۴۰۰ که در برنامه‌های ایشان آمده، نظرتان چیست؟

برنامه‌های قرآنی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را ملاحظه کردم و این برنامه‌ها را می‌شود از زوایای مختلف به آن نگاه کرد. آمار ثبتی که از مؤسسات قرآنی داریم که از دو نهاد سازمان تبلیغات و وزارت ارشاد مجوز گرفته‌اند بالغ بر چهار هزار مؤسسه است منتها واقعیت میدانی آن است که موسساتی که امروز وجود خارجی داشته و فعالیتی انجام می‌دهند به دو هزار مؤسسه هم نمی‌رسند.

یک ترجمه ساده که جذابیت ادبی برای خواننده نداشته باشد در شأن قرآن نیست و متأسفانه ترجمه‌های معدودی به این مساله توجه کرده‌اند

در وزارت ارشاد و هم در سازمان تبلیغات، پالایشی برای مؤسسات فعال در حال انجام است. یعنی مؤسسات فعال را شناسایی کرده‌اند و مؤسسات غیر فعال را شناسایی کرده‌اند تا به تدریج یا زمینه فعالیت مجدد را فراهم کنند و یا از عرصه آمار مؤسسات فعال خارج خواهند کرد. آمار اگر آمار دقیق نباشد ممکن است در برنامه‌ریزی‌ها ما را دچار مشکل کند. ما ممکن است بگوییم چهار هزار مؤسسه داریم و در برنامه‌ریزی‌ها روی آنها حساب باز کنیم و برنامه‌ای تدوین کنیم که روی نقش آفرینی این چهار هزار مؤسسه حساب باز کنیم و بعد در عمل شاهد خروجی مناسب نباشیم. موسساتی ممکن است اعضای هیأت مدیره داشته باشند ولی واقعاً فعالیت قابل توجهی در عرصه‌ی گسترش و توسعه‌ی فرهنگ قرآنی انجام ندهند. البته بعضی از مؤسسات هم هستند که اسم و رسم ندارند ولی فعالیت‌های میدانی بسیار خوبی دارند. این اعداد و آماری که امروز مطرح می‌شود و با هم تعارض دارد با نگاه‌های متفاوت مطرح می‌شود، شاید منظور ایشان دو هزار مؤسسه فعالی است که واقعاً نقش‌آفرینی می‌کنند.

البته بخشی از رکود در مؤسسات به خاطر شرایط خاص کشور و محدودیت‌های اقتصادی و شرایط بهداشتی و بخشی هم به مقطعی برمی‌گردد که یک نوع رقابت غیر طبیعی در صدور مجوز بین سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اتفاق افتاد که در آن زمان مدیران مربوطه فکرمی‌کردند گسترش کمی مؤسسات می‌تواند در قدرت چانه‌زنی آنها مؤثر واقع شود به همین علت تعداد زیادی مجوز صادر شد که آن کسانی که این مجوزها را دریافت کردند، از توانمندی‌های لازم برای برپا کردن و فعال کردن یک مؤسسه برخوردار نبودند. لذا امروز، مواجهیم با مشکل آمار غیرواقعی، که باید برای آن تدبیری شود، اینکه چطور می‌شود موسساتی که فعال نیستند را دوباره احیا کرد و اگر موسساتی که فعال نیستند و قابل فعال شدن هم نیستند، از آمار رسمی مؤسسات خارج شوند و ما با یک عدد اشتباه سرو کار نداشته باشیم. مسأله‌ای است که باید برای آن راهکاری، منطقی پیدا کرد.

*با استقرار دولت جدید و نگاه‌هایی که دولت جدید در عرصه‌ی فرهنگ دارد مطالبه‌ی جامعه و به صورت خاص جامعه‌ی قرآنی از دولت فعلی و از مدیران فرهنگی و آموزشی کشور چیست؟

مطالبات در عرصه‌های مختلف به صورت متنوع وجود دارد حمایت‌هایی که بایستی از فعالیت‌های قرآنی که فعالیت دستگاه‌های دولتی و مهم‌تر از آن حمایت از فعالیت‌های بخش مردمی می‌باشد از مطالبات مهم است. قانون گذاری ها و تسهیلاتی که بایستی از لحاظ قانونی برای فعالیت‌های مختلف قرآنی و فعالان قرآنی صورت بگیرد، برنامه ریزی‌های دقیق‌تر، تخصیص بودجه و اعتبارات بهتر به فعالیت‌های مختلف قرآنی مواردی است که همه نسبت به آن اذعان دارند.

اما به نظر حقیر مهم‌تر اینکه این دولت با این پتانسیل و ظرفیت که از لحاظ فرهنگی دارد و شعارهایی که ریاست محترم جمهور مطرح کردند به عنوان یک دولت انقلابی که در خدمت ارزشهای انقلابی است و با توجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری و هدف غایی و راهبردی که معمار و رهبر کبیر انقلاب در وصیت نامه خودشان ذکر کرده‌اند که «ما می‌خواهیم مقاصد قرآنی را در جامعه پیاده کنیم» باید یک تغییر نگرشی نسبت به مقوله‌ی قرآن و فرهنگ قرآنی داشته باشد.

به عنوان یک خرده فرهنگ به مقوله‌ی فرهنگ قرآنی نباید نگاه شود. در نظام جمهوری اسلامی در واقع سبک زندگی قرآنی اصل است و جمهوری اسلامی ماموریتش پیاده کردن و نهادینه کردن تعالیم قرآن در جامعه است. اگر روزی در جامعه موفق شدیم که دستورات قرآن را پیاده کنیم، آن روز انقلاب اسلامی به اهداف خودش رسیده است لذا ما یک تغییر نگرش نیاز داریم و به عنوان یک امر تفننی نباید به امور قرآنی نگاه شود، بلکه به عنوان یک راهبرد اصلی باید مبنای برنامه‌های نظام اسلامی در حوزه‌های مختلف اعم از فرهنگی و آموزشی، حوزه‌های اقتصاد، سیاست و مسائل اجتماعی، همه بر محور قرآن و با پیوست قرآنی باشد. یعنی تمام برنامه‌های کلان کشور رابطه‌ی خودش را با قرآن مشخص کند باید معلوم شود که هر برنامه، کدام یک از دستورات قرآنی را پیگیری می‌کند؟ یا با کدام یک از دستورات اصلی قرآنی در تعارض است؟ اینها بایستی توسط محققین بررسی شود و واقعاً قوانین و سیاست‌هایی که با قرآن مغایرت دارد کنار گذاشته شوند و مصوباتی که ابلاغ می‌شوند در سطوح مختلف رابطه خودشان را با قرآن و دستورات قرآنی تعریف کنند، مخصوصاً در حوزه فرهنگ و آموزش.





اخبار زردیس | جدیدترین اخبار ایران و جهان