زاغ ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ ز معین ۱ – (اِ.)کلاغ سیاه، غراب.۲- (ص.) کبود.۳- (کن.) فتنه. ؛ ~سیاه کسی را چوب زدن کنایه از: بدون اطلاع او و برای کنجکاوی در کارش، او را تعقیب کردن. نوشته قبلی زاغکی نوشته بعدی زادگاه