زاغ

۱ – (اِ.)کلاغ سیاه، غراب.
۲- (ص.) کبود.
۳- (کن.) فتنه. ؛ ~سیاه کسی را چوب زدن کنایه از: بدون اطلاع او و برای کنجکاوی در کارش، او را تعقیب کردن.





نوشته قبلی

زاغکی

نوشته بعدی

زادگاه

دیدگاهتان را بنویسید