جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
گ
معین
گم و گور
(~ُ مُ) (ص مر.) (عا.) نیست و نابود، ناپدید.
گ
معین
گم شده
(گُ. شُ دِ) (ص.) واقع در جایی نامعلوم یا فراموش شده.
گ
معین
گم
(گُ) (ص.) ناپدید، سرگشته، آواره.
گ
معین
گلیکوژن
(گِ کُ ژِ) (اِ.) هیدرات کربنی که در سلولهای جانوری ذخیره میشود، نشا...
گ
معین
گلیون
(گَ) (اِ.) بوقلمون، نوعی پارچة هفت رنگ.
گ
معین
گلین
(گَ) (اِ.) عروس.
گ
معین
گلیم گوش
(~.) (اِمر.) موجودی متوهم به شکل آدمی با گوشهای بزرگ به حدی که یک گوش...
گ
معین
گلیم
(گِ) (اِ.) نوعی فرش که از پشم میبافند. ؛ ~ خود را از آب درآوردن کنای...
گ
معین
گلیسیرین
(گِ) (اِ.) = گلیسرل: مایعی است بی رنگ، روغنی، بی بو، کمی شیرین و محلو...
گ
معین
گلیز
(گِ) (اِ.) آب دهان، آب لزجی که از دهان انسان یا حیوان بیرون میریزد.
«
‹
3179
3180
3181
3182
3183
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها