جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
گ
معین
گنج خضرا
(~ِ خَ) (اِمر.) نام گنج ششم از گنجهای خسرو پرویز.
گ
معین
گنج خسروی
(~ِ خُ رَ) (اِمر.) نام گنج سوم از هفت گنج خسرو پرویز.
گ
معین
گنج باد آورد
(گَ جِ وَ) (اِمر.)۱- نامِ لحنی از سی لحن باربد.۲- نام یکی از گنجهای خ...
گ
معین
گنج افراسیاب
(گَ جِ اَ) (اِمر.) نام گنج چهارم از گنجهای خسرو پرویز که آن را از افر...
گ
معین
گنج
(~.) (اِ.) خر دم بریده.
گ
معین
گنبدی
(~.) (ص نسب.)۱- به شکل گنبد.۲- خیمة کوچک.۳- جست و خیز کردن.
گ
معین
گنبد
(گُ بَ) (اِ.) قُبِّه و برآمدگی که بر بالای معابد و مساجد میسازند.
گ
معین
گناهکار
(~.) (ص.) خطاکار، مجرم.
گ
معین
گناه شستن
(~. شُ تَ) (مص م.)۱ - پاک کردن گناه.۲- کنایه از: بدگویی و غیبت از کس...
گ
معین
گناه
(گُ) (اِ.) بزه، کار بد.
«
‹
3186
3187
3188
3189
3190
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها