جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آر
(اِ.) واحد مقیاس سطح برابر با ۱۰۰ مترمربع.
الف
معین
آرا
(اِ.) جِ رأی ؛ رأیها، اندیشهها.
الف
معین
آرام
۱ - (اِ.) قرار، سکون.۲- درنگ.۳- آسایش، راحتی.۴- (ص.)ساکت، خاموش.۵- ام...
الف
معین
آرا (ی)
(ری. اِفا.) در ترکیبات به جای «آراینده» آید: بزم آرا، جهان آرا، صف آرا...
الف
معین
آرام بخش
(بَ) (ص فا.) تسکین دهنده، مسکن.
الف
معین
آذرگشنسپ
(~. گُ نَ) (اِمر.) یکی از سه آتشکدة بزرگ عهد ساسانی که در شیز آذربایجا...
الف
معین
آذرگون
(~.) (ص مر.) نک آذریون.
الف
معین
آرامانیدن
(دَ) (مص م.)۱- آرام کردن.۲- مطمئن کردن.۳- سکونت دادن، اسکان.
الف
معین
آذرخش
(ذَ رَ) (اِمر.) برق، صاعقه.
الف
معین
آذری
(~.)(ص نسب.)۱- اهل آذربایجان.۲- نام زبان قدیم سکنة آذربایجان.
«
‹
32
33
34
35
36
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها