جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
گ
معین
گزیر
(~.) (اِ.)۱- پاکار، پیشکار.۲- داروغه، عسس.
گ
معین
گزردن
(گُ زَ دَ) (مص م.) علاج کردن، چاره نمودن.
گ
معین
گزارش
(گُ رِ) (اِمص.)۱- تعبیر خواب.۲- شرح و تفسیر.۳- بیان، اظهار.
گ
معین
گریزان
(~.) (ق.) گریزنده، در حال فرار.
گ
معین
گرگر
(گَ گَ) (اِ.)۱- دادگر، یکی از نامهای خداوند.۲- تخت پادشاهان.
گ
معین
گستاخی
(~.) (حامص.) دلیری، بی پروایی.
گ
معین
گزیده کردن
(~. کَ دَ)(مص م.) دست چین کردن، انتخاب کردن.
گ
معین
گزر
(گَ زَ) (اِ.) زردک، هویج.
گ
معین
گزاردن
(گُ رْ دَ) (مص م.)۱- ادا کردن، انجام دادن.۲- بیان کردن.
گ
معین
گریز زدن
(~. زَ دَ)(مص ل.)۱ - هنگام نوشتن یا سخن گفتن از مطلبی به مطلب دیگر پرد...
«
‹
3159
3160
3161
3162
3163
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها