جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
گ
معین
گنجار
(گُ) (اِ.) سرخاب.
گ
معین
گنج خضرا
(~ِ خَ) (اِمر.) نام گنج ششم از گنجهای خسرو پرویز.
گ
معین
گمرک
(گُ رُ) (اِ.) ۱- ادارهای که مأمور مراقبت از ورود و خروج کالاها (بر ا...
گ
معین
گنجا
(گُ) (اِ.) نک گنج.
گ
معین
گنج خسروی
(~ِ خُ رَ) (اِمر.) نام گنج سوم از هفت گنج خسرو پرویز.
گ
معین
گمراهی
(گُ) (حامص.) ضلالت، گم کردگی راه.
گ
معین
گنج گاو
(~) (اِ.) نام گنجی است از گنجهای جمشید که گنج گاوان و گنج گاومیش هم گ...
گ
معین
گنج باد آورد
(گَ جِ وَ) (اِمر.)۱- نامِ لحنی از سی لحن باربد.۲- نام یکی از گنجهای خ...
گ
معین
گنج کاووس
(~ِ) (اِمر.) نام لحن هفدهم از سی لحن باربد.
گ
معین
گنج افراسیاب
(گَ جِ اَ) (اِمر.) نام گنج چهارم از گنجهای خسرو پرویز که آن را از افر...
«
‹
3186
3187
3188
3189
3190
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها