جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تأله
(تَ أَ لِّ) ۱- (مص ل.) پرستیدن.۲- خدا شدن، الاهیت را به خود بستن.۳-...
ت
معین
تأهب
(تَ أَ هُّ) (مص ل.) آماده شدن، تهیه دیدن.
ت
معین
تألم
(تَ أَ لُّ) (مص ل.) اندوهگین شدن، دردمندی نمودن.
ت
معین
تأنیس
(تَ) (مص م.) دمساز کردن، انس دادن.
ت
معین
تألف
(تَ أَ لُّ) (مص ل.) دوست شدن، الفت یافتن، دمساز شدن.
ت
معین
تأنیث
(تَ) (مص م.)۱- علامت مؤنث به کلمه عربی ملحق کردن.۲- مؤنث خواندن.۳- م...
ت
معین
تأصل
(تَ أَ صُّ) (مص ل.) با اصل گردیدن، ثابت و راسخ شدن.
ت
معین
تأنی
(تَ أَ نِّ) (مص ل.)۱- درنگ کردن.۲- سستی کردن، تأخیر کردن.
ت
معین
تأسیس
(تَ) ۱- (مص م.) بنیاد نهادن.۲- (اِمص.) بنیانگذاری.
ت
معین
تابان
(ص فا.) روشن، درخشان.
«
‹
3
4
5
6
7
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها