جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سموت
(سَ) (اِ.) نک فتراک.
س
معین
سمو
(سَ) (اِ.) گونهای تره که خودرو است و در مزارع و نواحی کوهستانی میروی...
س
معین
سنا
(س) (اِ.) مجلسی که اعضای آن از بزرگان و اعیان کشور برگزیده شوند.
س
معین
سمنو
(سَ مَ) (اِ.) نوعی شیرینی که از شیرة گندم سبز کرده و آرد میپزند و در ...
س
معین
سنجش
(سَ جِ) (اِمص.) عمل سنجیدن.
س
معین
سنبوت
(سَ) (اِ.) هیکل، نمود، نمودار.
س
معین
سنجر
(سَ جَ) (اِ.)پرندهای است شکاری.
س
معین
سنبه
(سُ بَ یا بِ) (اِ.) = سمبه: میلهای فلزی برای پر کردن تفنگهای سر پر ی...
س
معین
سنجد
(سِ جِ) (اِ.)درختی است کوتاه و پر - خار، برگهایش شبیه برگ بید و گلها...
س
معین
سنبله
(سُ بُ لَ یا لِ) (اِ.)۱- یک خوشه.۲- از صورتهای فلکی جنوبی و ششمین بر...
«
‹
102
103
104
105
106
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها