جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سازمان
(زْ) (اِمر.)۱ - مجموعة شعب و کارمندان یک اداره یا مؤسسه، تشکیلات.۲- مج...
س
معین
سازق
(زِ)(اِ.) نوعی سقز که از شکاف درخت سرو به دست آید و چون آن را مشتعل کن...
س
معین
سازشکار
(زِ شْ) (ص فا.)۱- آن که سازش میکند.۲- اهل بند و بست.
س
معین
سازش
(زِ) (اِمص.)۱- توافق، سازگاری.۲- صلح.۳- خوش رفتاری.
س
معین
ساسات
(اِ.) دریچة کوچکی است در دستگاه کاربوراتور در جلوی لولة هوا. معمولاً ...
س
معین
سازدهنی
(دَ هَ) (اِمر.) ساز بادی زبانه دار کوچکی به شکل مستطیل که به وسیلة دم ...
س
معین
ساس
(اِ.) حشرهای از راستة نیم بالان، بزرگتر از کک که لای درز تشک و متکا و...
س
معین
ساز کردن
(کَ دَ)۱- (مص م.) آماده کردن، مهیا کردن.۲- آفریدن، بوجود آوردن.۳- (مص...
س
معین
سازگر
(گَ) (ص فا.) نک سازگار.
س
معین
ساز و نوا
(زُ نَ) (اِمر.) ساز و آواز، ساز و سرور.
«
‹
9
10
11
12
13
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها