جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سارک
(رَ) (اِ.) سار سیاه.
س
معین
سازندگی
(زَ دِ) (حامص.) ساختن، سازنده بودن.
س
معین
ساروی
(رَ) (ص نسب.)۱- متعلق به شهر ساری در مازندران.۲- اهل ساری.
س
معین
سازمند
(مَ) (ص مر.)۱- ساخته و آماده.۲- سازگار.۳- سزاوار.
س
معین
سازمان
(زْ) (اِمر.)۱ - مجموعة شعب و کارمندان یک اداره یا مؤسسه، تشکیلات.۲- مج...
س
معین
سازق
(زِ)(اِ.) نوعی سقز که از شکاف درخت سرو به دست آید و چون آن را مشتعل کن...
س
معین
سازشکار
(زِ شْ) (ص فا.)۱- آن که سازش میکند.۲- اهل بند و بست.
س
معین
سازش
(زِ) (اِمص.)۱- توافق، سازگاری.۲- صلح.۳- خوش رفتاری.
س
معین
ساسات
(اِ.) دریچة کوچکی است در دستگاه کاربوراتور در جلوی لولة هوا. معمولاً ...
س
معین
سازدهنی
(دَ هَ) (اِمر.) ساز بادی زبانه دار کوچکی به شکل مستطیل که به وسیلة دم ...
«
‹
10
11
12
13
14
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها