جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سولاخ
(اِ.) (عا.) سوراخ.
س
معین
سول
(اِ.) = سور: اسب و استر و خری که خط سیاهی از کاکل تا دمش کشیده باشد.
س
معین
سوقه
(قَ یا قِ) (اِ.)۱- رعیت.۲- مردم فرومایه.
س
معین
سوق الجیش
(سَ قُ لْ جَ) (اِمص.)لشکر - کشی، استراتژی.
س
معین
سوق
(سَ) (مص م.) راندن.
س
معین
سوفچه
(چَ یا چِ) (اِ.) خرده و ریزه.
س
معین
سوفلور
(لُ) (اِ. ص.) کسی که از پشت صحنة نمایش جمله و عبارتهای نمایشنامه را ...
س
معین
سوم
(س وُُ) (ص.) در مرتبة سه. نفر سوم، هفته سوم.
س
معین
سپاس
(س) (اِ.) ستایش، شکر.
س
معین
سوژه
(ژِ) (اِ.) موضوع، آن چه که دربارة آن بحث یا آزمایش کنند.
«
‹
123
124
125
126
127
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها