جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
ساقط
(قِ) (ص.)۱- فرودافتاده.۲- فرومایه، ناکس.
س
معین
ساعت
(عَ) (اِ.)۱- واحدی برای زمان برابر با یک بیست و چهارم شبانه روز.۲- هن...
س
معین
ساقدوش
(قْ) (اِ.) کسی که شب عروسی دوش به دوش داماد حرکت میکند.
س
معین
ساطور
(اِ.) ابزاری آهنی و پهن و دسته - دار شبیه کارد.
س
معین
ساقب
(قِ) (ص.)۱- نزدیک.۲- دور (اضداد.)
س
معین
ساطع
(طِ) (اِفا.)۱- تابان.۲- برافراشته.۳- آشکار.۴- پراکنده.
س
معین
ساق
(ص.) سالم، بی عیب.
س
معین
ساسی
(اِ.) گدا. ج. ساسیان.
س
معین
سافله
(فِ لَ) (اِ.) مقعد.
س
معین
ساسون
(اِمر.) نوعی دوخت درز و چین در لباس زنانه.
«
‹
11
12
13
14
15
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها