جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سکاهن
(س هَ) (اِمر.) نوعی رنگ سیاه که از سرکه و آهن ترتیب دهند و بدان جامه ...
س
معین
سی سی یو
C.C.U (اِمر.) بخش ویژة مراقبت از بیماران قلبی در بیمارستان.
س
معین
سگ دو
(~. دُ) (ص فا.) کنایه از: فعالیت زیاد اما بی نتیجه.
س
معین
سی سی
(اِمر.) سانتیمتر مکعب (اختصاری).
س
معین
سگ خور شدن
(~. شُ دَ) (مص ل.) (عا.) حیف و میل شدن، به ناروا مصرف شدن.
س
معین
سی تی اسکن
(اِ کَ) C.T.scan (اِ.) مغزنگاری کامپیوتری.
س
معین
سگ جان
(سَ) (کن.) پُرطاقت، مقاوم.
س
معین
سی ء
(سَ یِّ) (ص. اِ.)۱ - کار بد، ناپسند.۲- گناه، خطا.
س
معین
سکینه
(سَ نَ یا نِ) (اِ.)۱- آرام، آرامش.۲- وقار.۳- آن چه که به دل آرامش و ا...
س
معین
سی
(سَ یا س) (اِ.) سنگ.
«
‹
137
138
139
140
141
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها