جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سیاه نامه
(مِ) (اِمر.) گناهکار.
س
معین
سیانور
(اِ.) نمک اسید سیانیدریک، سمی است خطرناک که برای ساختن مواد حشره کش و...
س
معین
سیاحت
(حَ) ۱- (مص ل.) گردش کردن، گشتن.۲- (اِمص.) جهان گردی.
س
معین
سیاه مشق
(مَ) (اِمر.)۱- تمرین خوشنویسی که در آن کلمات یا حروف به صورت تکراری و...
س
معین
سیان
(سَ) (اِ.) عشقه، گیاهی که به درخت پیچد.
س
معین
سیاح
(سَ یّ) (ص.) گردش گر، جهانگرد.
س
معین
سیاه مست
(مَ) (ص مر.) بسیار مست.
س
معین
سیالخ
(سَ لِ) (اِ.)۱- خارخسک.۲- خارخسک مانندی سه پهلو که از آهن میسازند و ...
س
معین
سیاه قلم
(قَ لَ) (اِمر.) نوعی نقاشی که در آن فقط با قلم و مرکب سیاه یا مداد کا...
س
معین
سیال
(سَ یّ) ۱- (ص.) بسیار روان.۲- روان، جاری.
«
‹
141
142
143
144
145
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها