جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سیرمونی
(حامص.) (عا.) سیری، سیر شدن.
س
معین
سیج
(اِ.) رنج، محنت.
س
معین
سیاه چرده
(چَ دِ) (ص مر.) آن که رنگ چهره اش تیره باشد.
س
معین
سیرم
(رُ) (اِ.) تسمه.
س
معین
سیتوپلاسم
(تُ پِ) (اِ.) بخشی از سلول که در اطراف هسته قرار دارد، سفیدة یاخته، م...
س
معین
سیرسیرک
(رَ) (اِ.) زنجره.
س
معین
سیتو
(تُ) (اِ.) سازمان پیمان آسیای جنوب غربی یا پیمان مانیل. این پیمان در...
س
معین
سیرسور
(اِمر.) جشن سیر، جشنی که ایرانیان باستان در چهارمین روز از ماه دی برپا...
س
معین
سیبه
(بَ) (اِ.) دیواری از چوب و علف دور قلعه و شهر.
س
معین
سیمه سار
(مَ یا مِ) (ص مر.) حیران، سرگشته.
«
‹
148
149
150
151
152
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها