جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سیفلیس
(اِ.) بیماری واگیر که میکروب آن از طریق مقاربت و معاشرت با مبتلایان ب...
س
معین
سیم کشی
(کِ) (حامص.)۱- عمل و شغل سیم کش.۲- مجموعة سیمها و کلید و پریزهایی که ...
س
معین
سیف
(سَ یا س) (اِ.) شمشیر.
س
معین
سیمین
(ص نسب.)۱- نقرهای.۲- سفید، روشن.۳- خوب، ظریف.
س
معین
سیم زده
(مِ زَ دِ) (ص.) نقرة خالص.
س
معین
سیغ
(ص.) نیکو، خوب.
س
معین
سیمیا
(اِ.) عِلم حروف، علم طلسم و جادو.
س
معین
سیم تن
(تَ) (ص مر.) کسی که تنِ سفید دارد.
س
معین
سیطره
(سَ طَ رَ یا رِ) ۱- (مص ل.) چیره شدن، غلبه یافتن.۲- (اِمص.) تسلط، چیرگ...
س
معین
سیمگون
(ص مر.) نقره گون، سفید فام.
«
‹
150
151
152
153
154
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها