جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سیورغامیش
(~.) (اِ.) = سیورغمیش: التفات، عنایت.
س
معین
سینه کش
(~. کِ) (ق مر.) جای هموار و معمولاً شیب دار. ؛ ~ آفتاب رو به آفتاب، ...
س
معین
سیورغال
(~.) (اِ.) عواید زمینی که به جای حقوق یا مستمری به اشخاص میبخشیدند؛ ...
س
معین
سینه کردن
(~. کَ دَ)(مص ل.)۱ - اصطلاحی است در تیراندازی، وقتی که تیر بعد از اصا...
س
معین
سیورسات
(سُ) (اِ.)۱- زاد و توشه.۲- خواربار و علوفه که از روستاهای سر راه برا...
س
معین
سینه چاک
(~.) (ص مر.)۱- کسی که سینة وی بر اثر ضربت چاک برداشته.۲- (کن.) رنج دید...
س
معین
سیوارتیر
(اِ.) از آهنگهای موسیقی قدیمی.
س
معین
سینه پهلو
(~. پَ) (اِمر.) التهاب و عفونت نسج پوششی ریتین (جنبها) ذات الجنب.
س
معین
سیو
(وْ) (اِ.) سیب.
س
معین
سینه زن
(~. زَ) (ص فا.) آن که در ایام عزاداری خصوصاً عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع...
«
‹
155
156
157
158
159
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها