جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سیهک
(یَ هَ) (اِمصغ.) دانة کوچک سیاهی که میان گندم و عدس روید.
س
معین
سینه خیز
(~.) (اِمص.) حرکتی که ضمن آن بدن از پاها تا زیر سینه روی زمین است و شخ...
س
معین
سیه کاسه
(~. س) (ص.) نک سیاه کاسه.
س
معین
سینه بند
(~.) (اِمر.) پارچهای که زنان پستان خود را بدان پوشانند؛ پستان بند، کُ...
س
معین
سیکی
(س یَ) (ص نسب.) شراب، شرابی که به سبب جوشش دوسوم آن تبخیر شده باشد.
س
معین
سیه کار
(یَ) (ص.) نک سیاهکار.
س
معین
سینه باز
(~.) (ص مر.)۱- جامهای که قسمت بر ابر سینة پوشنده گشاده باشد.۲- دو رنگ...
س
معین
سیگنال
(اِ.) امواج الکتریکی یا الکترومغناطیسی که برای جابه جایی اطلاعات استف...
س
معین
سیگما
(اِ.) نمادی به شکل ن برای نشان دادن عمل جمع یا مجموع. (فره).
س
معین
سیگاری
(ص نسب.)۱- سیگارکش.۲- سیگاری که در آن حشیش ریخته باشند.۳- سیگار فروش....
«
‹
156
157
158
159
›
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها