جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
ساویس
(وِ) (اِ.)۱- پنبه زده شده که لای جامه بگذارند.۲- هر چیز گرانبها.
س
معین
سانح
(نِ) (اِفا.)۱- واقعه (اعم از خیر و شر) ج. سوانح.۲- انسان یا جانوری که...
س
معین
ساویز
(ص.) نیکخوی.
س
معین
سانتیگراد
(گِ) (اِمر.)۱- صد درجهای.۲- گرماسنجی که دارای صد درجهاست.
س
معین
ساویده
(دَ) (اِ مف.) ساییده.
س
معین
سانتی متر
(مِ) (اِ.) واحد اندازه گیری طول معادل یک صدم متر.
س
معین
ساویدن
(دَ) (مص م.) نک ساییدن.
س
معین
سانتی مانتال
(ص.)۱- دارای ظاهری آراسته و رفتاری همراه با ظرافت.۲- دارای روحیهای ظ...
س
معین
ساکنی
(~.) (حامص.)۱- آرامش.۲- منزل کردن، استقرار.
س
معین
ساکن گشتن
(~. گَ تَ) (مص ل.)۱- مسکن گزیدن.۲- آرام شدن، آرامش یافتن.
«
‹
20
21
22
23
24
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها