جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سبحانی
(سُ) (ص نسب.) الهی، خدایی.
س
معین
سبات
(سُ) (اِ.) خواب، خواب سبک.
س
معین
سبحات
(سُ بُ) (اِ.)۱- جِ سبحه.۲- انوار الهی، جلال و عظمت خدای تعالی. (?(سبح...
س
معین
سبابه
(سَ بّ بِ) (اِ.) دومین انگشت، انگشت اشاره.
س
معین
سبت
(سَ) (اِ.) شنبه، نخستین روز هفته.
س
معین
سب
(سَ بّ) ۱- (مص م.) دشنام دادن.۲- (اِ.) دشنام، لعن و نفرین.
س
معین
سبط
(س) (اِ.)۱- نوه، فرزندزاده.۲- قبیله. ج. اسباط.
س
معین
سبب
(سَ بَ) (اِ.)۱- علت.۲- نسبتِ خویشاوندی.۳- وسیله.۴- طریق.۵- در عروض نو...
س
معین
ساییدن
(دَ)(مص م.)۱- کوبیدن و نرم کردن.۲- به هم مالیدن.۳- سوهان زدن.۴- صیقل د...
س
معین
سبزینه
(سَ نِ)۱ - (ص نسب.)منسوب به سبز، سبزرن گ، سبزگون.۲- (اِمر.) مادة سبزرن...
«
‹
26
27
28
29
30
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها