جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سره سره
(سَ رَ یا رِ. ~.) (ق مر.) خوب و از روی دقت.
س
معین
سرپیچی
(~.) (حامص.) نافرمانی.
س
معین
سروده
(سُ دَ یا دِ) (ص مف.)۱- خوانده شده، گفته شده.۲- شعر، شعر ساخته شده.
س
معین
سره
(سَ رَ یا رِ)۱ - (ص.) نیکو، خوب.۲- خالص، بی عیب.۳- برگزیده.۴- (اِ.) ز...
س
معین
سرپوش
(~.) (اِ.)۱- آن چه بر سر دیگ، کاسه و مانند آن گذارند تا محتوی آن محفوظ...
س
معین
سرودن
(سُ دَ) (مص ل.)۱- آواز خواندن.۲- شعر گفتن.
س
معین
سرنیزه
(سَ. نِ یا نَ زِ یا زَ) (اِمر.) آلتی فولادین و نوک تیز که آن را بالای ...
س
معین
سرپنجه
(~. پَ جَ یا جِ)۱- (اِمر.) سر - انگشتان.۲- نیرو، قدرت.۳- (ص.) زورمند،...
س
معین
سرود
(سُ) (اِ.)۱- آواز نشاط انگیز یا مهیج.۲- شعر حماسی که با آهنگ خوانده ش...
س
معین
سرنی
(س) (اِ.) نک سرنا.
«
‹
68
69
70
71
72
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها