جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سرنی
(س) (اِ.) نک سرنا.
س
معین
سرپرست
(~. پَ رَ) (ص مر.) عهده دار، مسئول.
س
معین
سروان
(سَ) (اِ.) افسری که دارای درجة بالاتر از ستوان و پایین تر از سرگرد است...
س
معین
سرنگون
(سَ. نِ) (ص مر.) واژگون.
س
معین
سرپر
(~. پُ) (ص مر.) نوعی تفنگ که باروت یا گلولة آن از سر لوله به داخل فرست...
س
معین
سروال
(س) (اِ.) شلوار.
س
معین
سرنگ
(سُ رَ) (اِ.) تلمبة کوچک شیشه - ای یا پلاستیکی برای تزریق دارو به دا...
س
معین
سرگره
(~. گِ رِ) (اِمر.) گره یا دانهای که بر سر تسبیح ببندند.
س
معین
سرکرده
(~. کَ دِ) (اِمر.) رییس، سردسته.
س
معین
سرگرمی
(~. گَ) (اِ.) آن چه موجب مشغولیت و تفریح باشد.
«
‹
71
72
73
74
75
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها