جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سریری
(سَ) (ص نسب.)۱ - منسوب به سریر.۲- معالجات بالینی.
س
معین
سس
(س) (اِ.) گیاهی است از تیرة پیچکیان که جزو نباتات عالیة طفیلی است و چو...
س
معین
سریرت
(سَ رَ) (اِ.)۱- راز.۲- باطن، نیت. ج. سرائر.
س
معین
سعادت
(سَ دَ) (اِمص.)۱- خوشبختی.۲- خجستگی.
س
معین
سزیدن
(س دَ) (مص ل.)۱- سزاوار بودن.۲- جایز بودن.
س
معین
سریر
(سَ) (اِ.) تخت، تخت پادشاهی، اریکه.
س
معین
سطور
(سُ) (اِ.) جِ سطر.
س
معین
سزاوار
(س) (ص مر.) لایق، مناسب.
س
معین
سریدن
(سُ دَ) (مص ل.)سر خوردن، لغزیدن.
س
معین
سعف
(سَ عَ) (اِ.)۱- اسباب خانه، کالای منزل.۲- جهاز عروس.۳- شاخة درخت خرما...
«
‹
78
79
80
81
82
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها