جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سلحشوری
(~.) (حامص.) جنگاوری، دلاوری.
س
معین
سلوک
(سُ) ۱- (مص ل.) در پیش گرفتن راهی.۲- (اِمص.) روش، رفتار.۳- طی مدارج تو...
س
معین
سلطه
(سُ طَ) (اِمص.)۱- قدرت، تسلط.۲- (اِ.) فرمانروایی، پادشاهی.
س
معین
سلولز
(س لُ لُ) (اِ.) جسمی است جامد، بی بو، بی طعم و سفید رنگ، در آب و الک...
س
معین
سلطنت
(سَ طَ نَ) ۱- (مص ل.) پادشاهی کردن.۲- (اِمص.) پادشاهی، حکومت.۳- تجاوز،...
س
معین
سلول
(س لُ) (اِ.)۱- یاخته، عنصر اصلی بدن در موجودات زنده.۲- حجره ؛ اتاق ک...
س
معین
سلطقی
(سَ طَ) (اِ.) نوعی از پوشش قلندران است که پارهها از آن آویخته باشد.
س
معین
سلوفون
(س ِ لُ فُ) (اِ.) = سلوفان. سلفون: نام تجاری مادة شفاف و نازکی از جن...
س
معین
سلطانیات
(سُ یّ) (ص نسب. اِ.) ج. سلطانیه. مکاتبات شاهی، نامههای رسمی و دولتی ...
س
معین
سلوت
(سَ وَ) (اِمص.)۱- شادی، خوشی.۲- آرامش خاطر.
«
‹
93
94
95
96
97
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها