جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عاجین
(ص نسب.) از جنس عاج.
ع
معین
عاجلاً
(ج ِ لَ نْ) (ق.) فوری، به سرعت.
ع
معین
عاجل
(جِ) ۱- (ا ِ فا.) شتاب کننده.۲- تند، سریع.۳- (اِ.) این جهان، دنیا.۴- ...
ع
معین
عاشر
(ش)۱- (اِفا.) ده یک گیرنده.۲- (ص.) دهم، دهمین.
ع
معین
عاربه
(رِ بِ) (ص.) عرب خالص، عرب اصلی.
ع
معین
عازم
(زِ) (اِفا.)۱- قصد کننده، اراده کننده، کوشش کننده.۲- در فارسی: مسافر،...
ع
معین
عار
(اِ.) عیب، ننگ، رسوایی.
ع
معین
عازف
(زِ) (اِفا.)۱- نوازندة چغانه.۲- سرودگوی.
ع
معین
عاذل
(ذِ) (اِفا.) سرزنش کننده، ملامت - کننده.
ع
معین
عاطفت
(طِ فَ) (اِ.) مهربانی، عطوفت.
‹
1
2
3
4
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها