جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نکات
(نِ) (اِ) جِ نکته.
معین
ن
نپخته
(نَ پُ تِ) (ص مف.)۱- پخته نشده.۲- کال، نارس.۳- کنایه از: بی تجربه و ن...
معین
ن
نوچه
(نُ چِ) (اِمصغ.)۱- جوان، کم سن.۲- پهلوان کم سن و تازه کار.
معین
ن
نکاب
(نِ) = نکاب. نکاف: (اِ.) دستکش پوستی که میرشکاران بر دست کنند تا بتوان...
معین
ن
نپتون
(نِ) (اِ.) هشتمین سیاره از منظومة شمسی است. حجم آن ۵۷ برابر زمین میب...
معین
ن
نوچ
(ص.) (عا.)۱- چسبناک، چسبناکی ناشی از شیرینی.۲- کاج.
معین
ن
نک و نال
(نِ کُ) (اِمر.) (عا.)۱- ناله و زاری، شکوه و شکایت.۲- اظهار درد زن حامل...
معین
ن
نویچ
(نَ) (اِ.) عشقه.
معین
ن
نوپرداز
(نُ. پَ) (ص فا.)۱- آن که چیزی نو آورد.۲- شاعری که به سبک نو شعر گوید.
معین
ن
نک
(نَ) (ق.)۱- اینک، اکنون.۲- بل، بلکه.
«
‹
117
118
119
120
121
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها