جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تأسیس
(تَ) ۱- (مص م.) بنیاد نهادن.۲- (اِمص.) بنیانگذاری.
ت
معین
تأنق
(تَ أَ نُّ) (مص ل.)۱- دقت زیاد در کاری.۲- از روی حکمت کاری را انجام د...
ت
معین
تأسی
(تَ أَ سّ) (مص ل.) پیروی کردن، اقتدا کردن.
ت
معین
تأنس
(تَ أَ نُّ) (مص ل.) انس گرفتن، خوی گرفتن.
ت
معین
تأسف
(تَ أَ سُُ) (مص ل.) دریغ خوردن، اندوه خوردن.
ت
معین
تأمینات
(تَ) (اِ.) جِ تأمین. شعبهای در ادارة شهربانی در گذشته، که امروزه به ...
ت
معین
تأزش
(زِ) (اِمص.) تاختن، یورش.
ت
معین
تأمین
(تَ) (مص م.)۱- ایمن کردن، آرام دادن.۲- حفظ کردن.
ت
معین
تأذی
(تَ أَ ذّ) (مص ل.) آزرده شدن، آزار دیدن.
ت
معین
تأمیل
(تَ) (مص م.) امیدوار ساختن، آرزومند کردن.
«
‹
2
3
4
5
6
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها