جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ث
معین
ثرم
(ثَ) (مص م.) شکستن دندان کسی به وسیلة زدن.
ث
معین
ثبات
(ثَ بّ) (ص.) ثبت کننده، کارمندی که نامهها را در دفتری مخصوص ثبت میک...
ث
معین
ثرا
(ثَ) ۱- (مص ل.) ثروتمند شدن، بی نیاز شدن.۲- (اِمص.) دارایی، توانگری.
ث
معین
ثایره
(یِ رِ) ۱- (اِفا.) مؤنث ثایر.۲- (اِ.) هیجان.
ث
معین
ثدی
(ثَ یاثِ یا ثَ دا) (اِ.) پستان.
ث
معین
ثایر
(یِ) ۱- (اِفا.) انتقام گیرنده.۲- (اِ.) خشم.
ث
معین
ثخین
(ثَ) (ص.)۱- ستبر، سخت.۲- محکم، استوار.۳- غلیظ.۴- حلیم، بردبار.
ث
معین
ثاوی
(اِفا.)۱ - فرودآینده.۲- اقامت (دراز) کننده، مقیم.
ث
معین
ثخونت
(ثُ نَ) (مص ل.) ستبر و سخت گردیدن.
ث
معین
ثاولوجیا
(اِ.) = اثولوجیا:۱- علم الهی (اخص)، الهیات.۲- علم کلام.
‹
1
2
3
4
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها