جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ث
معین
ثبت برداشتن
(~. بَ تَ) (مص ل.) صورت برداشتن، سیاهه برداشتن.
ث
معین
ثروتمندی
(~.) (حامص.) توانگری.
ث
معین
ثبت اسناد
(~ِ اَ) (اِمر.) ادارهای که ثبت معاملات و نقل و انتقالهای مربوط به ام...
ث
معین
ثروتمند
(ثَ وَ مَ) (ص مر.) دارا، توانگر.
ث
معین
ثبت
(ثَ بَ) (ص.) مورد اعتماد، کسی که قول او حجت باشد.
ث
معین
ثروت
(~.) ۱- (اِمص.) دارایی، توانگری.۲- (اِ.) مال بسیار.
ث
معین
ثبات کردن
(~. کَ دَ) ۱- (مص ل.) پایداری کردن، استقامت ورزیدن.۲- ثابت شدن، پایدار...
ث
معین
ثرم
(ثَ) (مص م.) شکستن دندان کسی به وسیلة زدن.
ث
معین
ثبات
(ثَ بّ) (ص.) ثبت کننده، کارمندی که نامهها را در دفتری مخصوص ثبت میک...
ث
معین
ثرا
(ثَ) ۱- (مص ل.) ثروتمند شدن، بی نیاز شدن.۲- (اِمص.) دارایی، توانگری.
‹
1
2
3
4
5
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها