جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ث
معین
ثانی
(اِ.) دوم.
ث
معین
ثعالب
(ثَ لِ) (اِ.) جِ ثعلب ؛ روباهان.
ث
معین
ثبوتی
(~.) (ص نسب.) اثباتی. مق سلبی. ؛ صفات ~صفاتی که حق تعالی دارا است....
ث
معین
ثانویه
(نَ یِّ) (ص نسب.) مؤنث ثانوی.
ث
معین
ثرید
(ثَ) (اِ.) تریت، نانی که در آبگوشت یا شیر و غیره بخیسانند و بخورند.
ث
معین
ثبوت
(ثُ) ۱- (مص ل.) استوار شدن، استقرار یافتن.۲- بر جای ماندن، ایستادن.۳...
ث
معین
ثانوی
(نَ یّ) (ص نسب.) دومی، دومین.
ث
معین
ثریا
(ثُ رَ یّ) ۱- چلچراغ.۲- پروین، یکی از صورتهای فلکی.
ث
معین
ثبت کردن
(~. کَ دَ) (مص م.) مطلبی را در دفتری یادداشت کردن.
ث
معین
ثری
(ثَ را) (اِ.)۱ - تری، رطوبت.۲- خاک نمناک.۳- زمین، خاک. ؛ از ~ تا به ...
‹
1
2
3
4
5
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها