جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ث
معین
ثقالت
(ثَ لَ) (مص ل.) سنگین شدن، گران شدن.
ث
معین
ثلاث
(ثَ) (اِ.) سه، سه تا.
ث
معین
ثقال
(ثَ) (اِ.)۱- شُتر آهسته رو.۲- زن فربه کفَل.
ث
معین
ثقیله
(ثَ لِ) (ص.) مؤنث ثقیل. ؛اجسام ِ ~ اجسامی وزین مانند خاک و سنگ.
ث
معین
ثقافت
(ثَ فَ) (مص ل.)۱ - زیرک و چالاک شدن.۲- استاد و ماهر شدن.
ث
معین
ثقیل
(ثَ) (ص.)۱- گران، سنگین. مق خفیف، سبک.۲- گران جان.۳- سخت بیمار.۴- یک...
ث
معین
ثقات
(ثَ) (ص. اِ.) جِ ثقه ؛ معتمدان.
ث
معین
ثقیف
(ثَ) (ص.)۱- زیرک، چالاک.۲- ماهر، حاذق.۳- نام یکی از قبایل عرب ساکن بی...
ث
معین
ثفل
(ثُ) (اِ.)۱- کنجاره، تفاله.۲- آن چه از مایعی ته نشین شود.۳- تیرگی شیر...
ث
معین
ثمار
(ثِ) (اِ.) جِ ثمر، ثمره ؛ میوهها.
«
‹
4
5
6
7
8
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها