جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
خ
معین
خرست
(خَ رَ) (ص.) سیاه مست، طافح.
خ
معین
خرنای
(خُ) (اِ.)۱- کرنای.۲- لحن و سرودی از موسیقی قدیم.
خ
معین
خرناس
(خُ) (اِ.) خرخر موجود خوابیده.
خ
معین
خرمگس
(خَ. مَ گَ) (اِمر.) نوعی مگس که بزرگتر از مگسهای معمولی است و دارای خ...
خ
معین
خروش
(خُ) (اِ.) بانگ، فریاد.
خ
معین
خرمگاه
(خُ رَّ) (اِمر.) خرگاه.
خ
معین
خروسک
(خُ سَ) (اِمصغ.)۱- خروس کوچک.۲- بیماری ای است که غالباً کودکان بدان مب...
خ
معین
خرموش
(خَ) (اِمر.) نوعی موش بزرگ.
خ
معین
خروس کولی
(خُ. کُ) (اِمر.) پرندهای است وحشی مانند خروس، دارای چشمهای درشت و پا...
خ
معین
خرمهره
(خَ. مُ رِ) (اِمر.)۱- نوعی مهرة درشت به رنگِ سفید یا آبی که آن را بر گ...
«
‹
33
34
35
36
37
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها