جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
راهرو
(رُ)(ص فا.)۱- سالک.۲- مسافر، عارف.
ر
معین
راه داشتن
(تَ) (مص ل.) قطع طریق کردن، راهزنی کردن.
ر
معین
رب الارباب
(رَ بُّ لْ اَ رْ) (اِمر.) خداوند، خداوند جان، خدای بزرگ.
ر
معین
رایات
(اِ.) جِ رایت ؛ درفشها، بیرقها، علمها.
ر
معین
رب
(رَ بّ) (اِ.)۱- خداوند.۲- مالک، ارباب.
ر
معین
رای
(اِ.) راه، طریق.
ر
معین
رایگان
(یِ) (ص مر.)۱- مفت، مجانی.۲- باطل، بیهوده.
ر
معین
راگو
(گُ) (اِ.) غذایی که از گوشت ران گوساله یا گوسفند، هویج، سیب زمینی، لو...
ر
معین
رایکا
(اِ.) پسر. پسر محبوب، معشوق.
ر
معین
راکع
(کِ) (اِفا.)۱- رکوع کننده، ۲- فروتنی.
«
‹
15
16
17
18
19
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها