جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
راهدار
(ص.)۱ - نگهبان راه.۲- راهزن.۳- راه - راه، مخطط.
ر
معین
راه بریدن
(بُ دَ) (مص ل.)۱- راه پیمودن.۲- دزدی از مسافران، راهزنی.
ر
معین
رایگان
(یِ) (ص مر.)۱- مفت، مجانی.۲- باطل، بیهوده.
ر
معین
راگو
(گُ) (اِ.) غذایی که از گوشت ران گوساله یا گوسفند، هویج، سیب زمینی، لو...
ر
معین
رایکا
(اِ.) پسر. پسر محبوب، معشوق.
ر
معین
راکع
(کِ) (اِفا.)۱- رکوع کننده، ۲- فروتنی.
ر
معین
رایق
(یِ) (اِفا.)۱- صاف، صافی.۲- خوش آیند.
ر
معین
راکد
(کِ) (اِفا.) ایستاده، بی حرکت.
ر
معین
ربانی
(رَ بّ) (ص نسب.) عابد، عارف، خداشناس. ج. ربانیون، ربانیین.
ر
معین
رایع
(یِ) (اِفا.)۱- رساننده، بالنده.۲- زیبا.
«
‹
15
16
17
18
19
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها