بایگانی‌های س - صفحه ۱۱۰ از ۱۵۹

س معین

(~.) (اِ.) سال، یک سال.

س معین

(~. پُ) (اِمر.) لاک پشت.

س معین

(سُ نَ) (اِ.) روش‌ها، رسم‌ها. جِ سنت.

س معین

(سَ. نِ وِ تِ) (اِمر.) سنگی که بر روی آن نوشته‌ای را کنده باشند، کتیبة...

س معین

(اِ.) نک سمفونی.

س معین

(سَ نْ. فَ) (ص مر.) زمینی که روی آن را با سنگ مفروش کرده باشند.

س معین

(سَ) (اِ.) اتحادیة صنفی برای دفاع از منافع اقتصادی مشترک افراد یک صنف...

س معین

(~ صَ) (اِمر.)۱- سنگ اساتیری که غم‌های مردم را می‌شنید و غم خوار آنا...

س معین

(س دَ یا سِ دِ) (اِ.) مدفوع آدم، گُه.

س معین

(سَ گِ س)(اِمر.) سنگ سرمه، که سُرمة سپاهان معروف بوده و برای درمان و ش...

سایدبار