جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سه اسبه
(س. اَ بِ) (ق مر.) شتابان، تند.
س
معین
سه پری
(~. پَ) (اِ. ص.)۱- تیری که سه پر مرغ داشته باشد.۲- مجازاً: تیزرو.
س
معین
سه
(س) (اِ.) عددی بین دو و چهار، دو بعلاوة یک. ثلاث. ؛ ~ به سی دادن کن...
س
معین
سه پرک
(~. پَ رَ) (اِمر.) = سه پره: خطی چند که قماربازان به جهت قماربازی بر ز...
س
معین
سنی
(س) (اِ.)۱- آهن.۲- ریم آهن.
س
معین
سه موالید
(س مَ) (اِ.) موالید ثلاثه: جماد، نبات و حیوان.
س
معین
سنگین
(سَ) (ص نسب.)۱- از جنس سنگ.۲- ثقیل، گران.۳- باوقار.۴- اثری هنری که فهم...
س
معین
سوت و کور
(تُ) (ص مر.) (عا.)۱- کساد، بی رونق.۲- بی سر و صدا، ساکت.
س
معین
سوابق
(سَ بِ) (اِ.) گذشتهها، سر - گذشتها. جِ سابقه.
س
معین
سوت
(اِ.)۱- صدایی که با بیرون دادن نفس از دهان با لب غنچه شده یا با قرار د...
«
‹
112
113
114
115
116
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها