جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سوال کردن
(~. کَ دَ) (مص ل.) گدایی کردن، طلب کردن.
س
معین
سهی
(سَ) (ص.)۱- راست، راست رسته.۲- تازه.
س
معین
سوال
(سُ) (اِمص.)۱- پرسش.۲- درخواست، تقاضا. ج. سؤالات.
س
معین
سهولت
(سُ لَ) ۱- (مص ل.) آسان شدن.۲- نرم شدن.۳- (اِمص.) آسانی.۴- نرمی.
س
معین
سودد
(سُ دَ) (اِمص.) بزرگواری، مهتری.
س
معین
سوخت
(اِ.) مادة سوختنی مانند: نفت.
س
معین
سودخور
(خُ) (ص فا.) رباخوار.
س
معین
سوداگری
(~. گَ) (حامص.) تجارت، بازرگانی.
س
معین
سوداگر
(~. گَ) (اِ.) بازرگان، تاجر.
س
معین
سوداپرست
(~. پَ رَ) (ص فا.)۱- شهوت پرست.۲- خیالباف.
«
‹
116
117
118
119
120
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها