جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سوی
(اِ.) جانب، سو.
س
معین
سوهان آجین
(~.) (ص فا.) استاد سازندة سوهان.
س
معین
سپساپیشی
(س پَ) (حامص.) تقدم و تأخر.
س
معین
سپاه کشی
(~. کِ یا کَ) (حامص.) حرکت دادن سپاه.
س
معین
سپس رو
(س پَ. رَ) (ص فا.) تابع، پیرو.
س
معین
سپاه شدن
(~. شُ دَ) (مص ل.) جمع آمدن.
س
معین
سپس
(س پَ) (ق.) پس، بعد.
س
معین
سپاه سالاری
(~.) (حامص.) فرماندهی قشون.
س
معین
سپریغ
(سَ یا سُ پَ) (اِ.)۱- خوشة انگور و خرما.۲- غوره، خوشة نارسیده انگور.
س
معین
سپاه
(س) (اِ.) لشکر، قشون.
«
‹
127
128
129
130
131
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها