جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سیاه خانه
(نَ یا نِ) (اِمر.) زندان.
س
معین
سیاس
(سَ یّ) (ص.) سیاستمدار.
س
معین
سیاه پوش
۱ - (ص فا.) کنایه از: سوگوار.۲- (اِ.) شبگرد، عسس.
س
معین
سیاه بند
(بَ) (ص مر.)۱- حقه باز.۲ - تردست.
س
معین
سیاره
(س رِ) (اِ.)گاورس ؛ گیاهی است خودرو شبیه جو که در کشتزار گندم میروید...
س
معین
سیاه پوست
(اِمر.) هر یک از افراد یکی از چهار گروه بزرگ نژادهای انسانی، بومی قارة...
س
معین
سیاه بازی
(اِمر.)۱- گونهای نمایش سنتی که معمولاً در آن شخصی دارای غلامی سیاه -...
س
معین
سیار
(اِ.)۱- نانی که از آرد جو و آرد باقلا و ارزن پزند.۲- کشکینه ؛ خورشی که...
س
معین
سیاه پستان
(پِ) (ص مر.)۱- کنایه از: زنی که توجهی به تربیت کودک خود ندارد.۲- زنی ...
س
معین
سیاه
۱- (ص.) آن چه به رنگ زغال است. متضاد سفید.۲- تیره، تاریک.۳- (اِ.) رنگ ...
«
‹
142
143
144
145
146
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها