جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سیه کار
(یَ) (ص.) نک سیاهکار.
س
معین
سینه باز
(~.) (ص مر.)۱- جامهای که قسمت بر ابر سینة پوشنده گشاده باشد.۲- دو رنگ...
س
معین
سیکل
(اِ.)۱- یک دورة حرکت، گردش، دوره.۲ - دورة تحصیلات متوسطه (نظام قدیم)....
س
معین
سینیور
(یُ) (اِ.) از لقبها و عنوانهای اشرافی اروپایی، ارباب، آقا.
س
معین
سینه
(نِ) (اِ.)۱- بخشی از بدن که بین گردن و شکم محدود است.۲- پستان.
س
معین
سیک
(اِ.) آلت تناسلی مرد؛ ذکر.
س
معین
سینی
(اِ.) ظرف مسطح و دوره دار که از فلز یا مواد دیگر ساخته میشود.
س
معین
سینجر
(سَ یَ جُ) (اِ.) پارة آتش، اخگر.
س
معین
سیچیدن
(دَ) (مص ل.) نک بسیجیدن.
س
معین
سینک
(اِ.) لگن ظرف شویی، ظرف - شویی. (فره).
«
‹
155
156
157
158
159
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها