جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
ساینده
(یَ دِ) (ص فا.) آن چه که چیزی را میساید و نرم میکند.
س
معین
ساکسفون
(سُ فُ) (اِ.) = ساکسفن: یکی از سازهای بادی که آن را از مس سازند و تیغ...
س
معین
سایم
(یِ) (اِفا.) چرنده. ج. سوایم (سوائم).
س
معین
ساکت
(کِ) (اِفا.) خاموش، آرام، بی - صدا.
س
معین
سایل
(یِ) (اِفا.)۱- سؤال کننده.۲- گدا.
س
معین
ساکب
(کِ) (اِفا.) ریزان، فروریزنده.
س
معین
سایق
(یِ) (اِفا.) محرک، سوق - دهنده.
س
معین
ساکارز
(رُ) (اِ.) مادهای که از نیشکر تهیه شود و از نظر شیمایی شبیه چغندر اس...
س
معین
سایش
(یِ) (اِمص.) عمل ساییدن.
س
معین
ساک
(اِ.) چمدان، جامه دان.
«
‹
21
22
23
24
25
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها