جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سخت سر
(~. سَ)۱- (ص مر.) استوار.۲- لجوج.۳- (اِ.) نام قدیم رامسر.
س
معین
سخط
(سَ خَ) (مص ل.)۱- خشم گرفتن.۲- کراهت داشتن.
س
معین
سخریه
(سُ یِّ) (اِ.) ریشخند، استهزاء.
س
معین
سخره گیر
(~.) (ص فا.)۱- کسی که مردم را به بیگاری میگیرد.۲- کسی که به زیر دستا...
س
معین
سخره
(سُ رَ یا رِ) (ص.)۱- زیر - دست.۲- مسخره.۳- کسی که به کار بی مزد گمارد...
س
معین
سختیان
(سَ) (اِ.) چرم، پوست دباغی شده.
س
معین
سخونت
(سُ نَ) ۱- (مص ل.) گرم شدن.۲- (اِمص.) گرمی، حرارت.
س
معین
سختی
(سَ)(حامص.)۱ - پایداری.۲- مشکل، دشواری.۳- بخل.۴- بی رحمی.۵- زحمت.۶- گ...
س
معین
سخون
(سُ خُ) (اِ.) سخن.
س
معین
سختگیر
(~.) (ص فا.)۱- آن که بر دیگران سخت میگیرد.۲ - باریک بین، دقیق.۳- حریص...
«
‹
43
44
45
46
47
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها