جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سرانداز
(سَ. اَ) (ص مر.)۱- پاکباخته، از جان گذشته.۲- سیاه مست.۳- کسی که از روی...
س
معین
سرازیر شدن
(~. شُ دَ) (مص ل.)۱- رو به پایین رفتن.۲- سرنگون گشتن.
س
معین
سرانجام
(~. اَ) (ق مر.) عاقبت، پایان.
س
معین
سرازیر
(سَ) (ص مر.) رو به پایین، سراشیب.
س
معین
سرامیک
(س) (ص.)مربوط به سفال - سازی، صفت سفال سازی، سفالی، آن چه از سفال سا...
س
معین
سرادق
(سُ دِ) (اِ.)۱- سراپرده، خیمه.۲- چادری که بالای صحن خانه کشند. ج. سرا...
س
معین
سرافکندگی
(~. اَ کَ دَ یا دِ) (حامص.)۱- شرمساری.۲- فروتنی.
س
معین
سراج
(س) (اِ.) چراغ.
س
معین
سرافکنده
(~. اَ کَ دَ یا دِ) (ص مف.)۱- شرمسار.۲- فروتن.
س
معین
سرابیل
(سَ) (اِ.) جِ سَربال ؛ جامه، پوشاک.
«
‹
48
49
50
51
52
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها