جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سرایش
(سَ یا سُ یِ)۱- (اِمص.) سرودن.۲- (اِ.) نغمه، سرود.
س
معین
سربسر
(~. بِ. سَ) (ق مر.)۱- همه، سراسر.۲- برابر.
س
معین
سرایدار
(سَ) (ص فا.) خانه دار، دربان، آن که خانه را میپاید.
س
معین
سربسته
(~. بَ تَ یا تِ) (ص مف.) مخفی، پوشیده.
س
معین
سرایت
(سَ یَ) ۱- (مص ل.) اثر کردن.۲- (اِمص.) اثر، تأثیر.۳- انتقال بیماری به ...
س
معین
سربرگ
(~. بَ) (اِمر.)۱- کاغذی که نام و مشخصات یک مؤسسه یا شخص بر بالای آن چا...
س
معین
سرایان
(سَ) (ص فا.) سراینده، در حال سرودن.
س
معین
سربرغ
(سَ بَ) (اِمر.) جایی که آب از چشمه یا رودخانه در تالاب و برغ رَوَد و د...
س
معین
سراگوش
(سَ) (اِمر.)۱- روسری، چارقد.۲- بافتهای از مروارید که در قدیم بر سر م...
س
معین
سربخش
(~. بَ) (ص مف.) بهره، قسمت.
«
‹
53
54
55
56
57
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها