جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سرمشق
(سَ. مَ) (اِمر.)۱- خطی که استاد محض نمونه برای شاگردان نویسد تا از رو...
س
معین
سرقفلی
(سَ قُ) (اِمر.) حق پیشه و کسب با سرقفلی واگذار میشود و اجارهای هم ت...
س
معین
سرمش
(س مِ) (اِ.) زردالوی خشک.
س
معین
سرقت
(س قَ) (مص م.) دزدی، دزدی کردن.
س
معین
سرمستی
(~.) (حامص.)۱- سرخوشی.۲- غرور.
س
معین
سرفیدن
(سُ دَ) (مص ل.) سرفه کردن.
س
معین
سرمست
(سَ. مَ) (ص مر.)۱- سرخوش، با - نشاط.۲- مغرور.
س
معین
سرفه
(سُ فِ) (اِ.) صدایی که در اثر خارش حلق و خروج هوای ریه از سینه بیرون م...
س
معین
سرمدی
(سَ مَ) (ص نسب.) دایمی، همیشگی.
س
معین
سرغین
(سَ) (اِ.) سرنا.
«
‹
65
66
67
68
69
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها