جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سره سره
(سَ رَ یا رِ. ~.) (ق مر.) خوب و از روی دقت.
س
معین
سرپیچی
(~.) (حامص.) نافرمانی.
س
معین
سروده
(سُ دَ یا دِ) (ص مف.)۱- خوانده شده، گفته شده.۲- شعر، شعر ساخته شده.
س
معین
سره
(سَ رَ یا رِ)۱ - (ص.) نیکو، خوب.۲- خالص، بی عیب.۳- برگزیده.۴- (اِ.) ز...
س
معین
سرپوش
(~.) (اِ.)۱- آن چه بر سر دیگ، کاسه و مانند آن گذارند تا محتوی آن محفوظ...
س
معین
سرودن
(سُ دَ) (مص ل.)۱- آواز خواندن.۲- شعر گفتن.
س
معین
سرنیزه
(سَ. نِ یا نَ زِ یا زَ) (اِمر.) آلتی فولادین و نوک تیز که آن را بالای ...
س
معین
سرگزید
(~. گَ) (اِمر.) نک سرگزیت.
س
معین
سرکشیدن
(سَ. کَ یا کِ دَ) (مص ل.)۱- نافرمانی کردن.۲- رسیدگی کردن.۳- نوشیدن.
س
معین
سرگزیت
(~. گَ) (اِمر.) جزیه، باج.
«
‹
71
72
73
74
75
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها