بایگانی‌های س - صفحه ۸۳ از ۱۵۹

س معین

(سَ) (اِ.) عطسه آور (دارو)، معطس.

س معین

(سَ) (اِ.) عیدی که مسیحیان در روز یکشنبة قبل از عید فصح برگزار می‌کنن...

س معین

(سُ) (مص ل.)۱- خوشبخت شدن.۲- مبارک شدن.

س معین

(سُ) (اِ.) سرفه.

س معین

(سَ عَ) (اِمص.) نک سعت.

س معین

(سَ دَ مَ) (ص مر.) نیکبخت، خوشبخت.

س معین

(سَ لَ یا لِ) (اِ.) سعال، سرفه.

س معین

(س تَ یا تِ) (ص.)۱- ستبر، غلیظ.۲- محکم.۳- جامة هنگفت و ستبر.۴ - (اِ.)...

س معین

(س رَ. نَ یا نِ) (اِمر.) محلی که در آن سفیر و کارمندانش به اجرای امو...

س معین

(سُ تَ) ۱- (مص م.) سوراخ کردن.۲- (مص ل.) سوراخ شدن.

سایدبار