جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سقراق
(سَ) (اِ.) = سغراق: کاسه و کوزة لوله دار.
س
معین
سلاک
(سَ لّ) (اِ.) کرایه.
س
معین
سقیم
(سَ) (ص.)۱- بیمار.۲- نادرست. ج. سقام.
س
معین
سقر
(سَ قَ) (اِ.) دوزخ، جهنم.
س
معین
سلوت
(سَ وَ) (اِمص.)۱- شادی، خوشی.۲- آرامش خاطر.
س
معین
سلطانی
(~.) (ص نسب.)۱- منسوب به سلطان.۲- نوعی کتاب در قطع ۳۰ * ۵۰ سانتی متر...
س
معین
سلو
(سُ لُ) (اِ.)۱- تک نوازی.۲- تک - خوانی.
س
معین
سلطان راندن
(~. دَ) (مص ل.) به هیجان آمدن، جوشش نشان دادن.
س
معین
سله
(~.) (اِ.) گیاهی است علفی از تیرة صلیبیان که چهار گونه از آن تاکنون ش...
س
معین
سلطان
(سُ) ۱- (اِمص.) تسلط، فرمانروایی.۲- (اِ.) قدرت.۳- حجت، برهان.۴ - (ص.)...
«
‹
91
92
93
94
95
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها