جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ش
معین
شدیداللحن
(شَ دُ لْ لَ) (ص مر.) با لحن تند، زننده (فره).۲- درشت گوی (فره).
ش
معین
شرزه
(شَ زِ) (ص.)۱ - خشمناک.۲- زورمند.۳- تند و تیز.
ش
معین
شراک
(ش) (اِ.)۱- بند کفش از دوال. ج. شِرُک.۲- گیاه خشک باران رسیده.
ش
معین
شدید
(شَ) (ص.)۱- سخت.۲- قوی.۳- فراوان.۴- تند.۵- ظالم.
ش
معین
شرر
(شَ رَ) (اِ.) پارة آتش که به هوا پرد.
ش
معین
شران
(شُ رّ) (ص فا. حامص.)۱- پیاپی ریزان و روان.۲- باران.
ش
معین
شریر
(شَ) (ص.) بدکار. ج. اشرار.
ش
معین
شرمسار
(~.) (ص مر.)خجل، شرمنده، منفعل.
ش
معین
شریحه
(شَ حَ یا حِ) (اِ.) قطعة گوشت.
ش
معین
شرم
(شَ) (اِ.)۱- آزرم، خجلت.۲- ناموس.۳- آلت تناسلی.
«
‹
33
34
35
36
37
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها